(نقد و تفسیر ولادیمیر ولادیمیروویچ مایاکوفسکی،1893-1930م،شعر فارسی،قرن 14،شعر روسی،قرن 20م)
برای منِ مترجم، ولادیمیر مایاکوفسکی حنجرهای است با آتشفشانِ خون. نخستین ترجمههایم از شعر روسی با اتودهایی از آثار خود او آغاز شد، به یاری و پیشنهاد مطالعاتی دوست محبوبم و شاعر بزرگ روس، دمیتری کاراتییِف، که تقدیم احترام و سپاسم به او را فرض همه عمر خویش میدانم.
برای منِ خواننده مایاکوفسکی اما، او شاعری بهغایت عاشق و تنهاست؛ جان سرگردانی که هرگز مأوا و آرامی نیافت و سرگرمیها و افتخاراتِ پرنمود را یکسره به سخره گرفت و، در عوض، خردترین ذره حیات را به ظرافت پاس میداشت.