عشق آدمو کور میکنه هردومون سعی کردیم به پسرهامون چیزهایی رو بدیم که خودمون نیاز داشتیم، نه چیزهایی رو که اونا نیاز داشتن به قدری سرگرم بازنویسی گذشتهی خودمون بودیم که زمان حال اونا رو تباه کردیم(از متن کتاب)
ایستگاهی شلوغ و پر رفت و آمد.پر از مردمی که میخواهند به جایی بروند.وسط جمعیت پرتکاپو،دو قفس بزرگ روی دو چرخ دستی پر از وسایل،لق لق میخورند.دو پسر بچه به نام های جیمز پاتر و آلبوس پاتر چرخ ها را جلو میبرند و مادرشان جینی پشت سرشان است.هری سی و هفت ساله،دخترش لی لی را روی شانه هایش نشانده است...
تاکنون دیدگاهی برای این کالا ثبت نشده است، شما اولین نفر باشید...