همینگوی در کتاب پیرمرد و دریا به حوزهی زندگی پیرمردی چنگ می اندازد که روزی قلمرو بزرگ دریا در حیطه اقتدارش بود و عروسکان خوش خرام دریا بیوههایی بودهاند درمانده در تار و پود تورش و اینک زندگی او به پایان می رسد، در آرزوی بزرگترین صیدش دل به دریای بزرگ می سپارد و بزرگ ترین صیدش را به چنگ می آورد ولی آن قدرتی که بتواند شاهکار آخرین خود را به ساحل بکشد ندارد و چیزی جز اسکلت به ساحل نمی آورد
تاکنون دیدگاهی برای این کالا ثبت نشده است، شما اولین نفر باشید...